سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام

شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

ای بـا خـبـر ز درد نـهـانت خـدای تـو          نَـبـود سـزای گـوشـۀ تـبـعـیـد جـای تو

زنـدان تـوست سیـنـۀ سـیـنای معـرفت          موسـایی و هـزار چو موسی گـدای تو


ای نـاخـدای کـشـتـی دین کـز اراده ات          خـاک نـمـور، نـیـل شود زیـر پـای تو

آری اگـر اراده کـنـی، ایـن سـیـاه چال          بـهـتـر شود ز باغ و گـلستان برای تو

ای کـرده اخـتـیـار بـلا را به جان خود          شـیـعـه فـدای غربت و درد و بلای تو

اعجاز عشق مـوسیِ عـمران ندیده بود           زنجـیـر می شود یدِ بیـضا به پای تو

مـعـبـود بسکه طالب سوز صدات بود          میخواست روز و شب شنود ربّـنـای تو

خَلّصنی یارب تو چو عجّل وفاتی است          شد مستـجـاب گوشـۀ زنـدان دعـای تو

صورت به خاک می نهی و ناله میکنی          قــربــان اســتـغـاثــه و آه و نــوای تـو

ای پـیـکـر تو با غـل و زنـجـیـر آشـنا          مثـل اسـیـر شـام چکـد خـون ز پای تو

این سـجـده گاه، عـاقـبـتش قـتـلـگـاه شد          زنـدان بهـشت و چـاه بـلا کـربـلای تو

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل ایراد محتوایی حذف شد زیرا عبارت «ید بیضا » که عبارتی است قرآنی و به معنای دست سفید یا دست نورانی است که از معجزات حضرت موسی بوده است و کابرد خاص خود را دارد و قرار دادن حرف واو بین این دو کلمه کاملا غلط است و در بیت زیر کاملا بی معنی است



اعجاز عشق مـوسیِ عـمران ندیده بود           زنجـیـر می شود ید و بیـضا به پای تو



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ زیرا خداوند خواستار مناجات بنده است نه ناله و زجر بنده معصوم خود



مـعـبـود بسکه طالب سـوز صدات بود           میخواست روز و شب شنود ناله های تو



ابیات زیر به دلیل مستند نبودن مطالب مطروحه حذف شد زیرا موضوع در کتب معتبر تاریخ نیامده است



تو دردهای مـادر خـود را چـشـیده ای           سـیـلـی نـبود ای گـل زهـرا سـزای تـو